ا



siavash - music
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























music

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

دریافت کد دعای فرج

سلام خوبید همه.ازکلیه عزیزانی که در عرصه موسیقی کار میکنند در اصفهان.دعوت به همکاری و آشنای دارم.ممنونم.ایمیلم:music1siavash@yahoo.com.منتظر ضیافتتون در وبلاگمم. ممنونم.


نوشته شده در جمعه 91/3/26ساعت 10:34 صبح توسط siavash نظرات ( ) |

سلام به همه بی همگان.گاه همه گاه هم همه.این همه نه آن همه.این همه من آن همه.شاید تو همه.شاید من همه.آن درد همه من آن همه.دوراز توواین همه.آن همه گر جمع شوند من هم شوم باز آن همه.همه را گویند قطره قطره جمع گردد آن همه.من نه آنم بی همه هم همه باید تاکه آن همه.خواستم درددل پیشه همه وابکنم.دل گفت این همه.شاید تو بشی آن همه.شاید تو بشی محرم منه بی همه.من بگفتم بی تو به سر نمی شود باهمه.تو بگفتی من یا همه.بگفتم غمه تودارم با این همه.بگفتی من همه زیادنند این همه.توگفتی این همه پریشون شد خیالم.روکردم اسمان گفتم این همه اینجا همه دنیا همه تو بشو میانه این همه.چیزی نگفت با این همه.گفتمش من بی همه آیا شوی هم همم.تا به دل دادم نوید این همه.یکدم آنشد بهشت بی همه.آن همه رفتند .ما که ماندیم با همه کی هم همه.خواستم  تا حدودی بادلی آشنا بشی که بی همه بازهم میرد بی همه.این همه باقیست.در پناه آن تکه بی هم همه.


نوشته شده در جمعه 91/3/12ساعت 4:35 عصر توسط siavash نظرات ( ) |

. یا رب در خــــلق تـــکیه گاهم نکنی

.                          مــحتاج گـــدا و پـــادشاهم نکنی

. موی سیه هم سفید کردی به کرم

.                           با مـوی سـفید رو سـیاهم نکنی


نوشته شده در جمعه 91/3/12ساعت 4:29 عصر توسط siavash نظرات ( ) |


به من رفیقی بده که با من گریه کند، دوستی که با 

من بخندد را خودم پیدا می کنم.


ضرب المثل طبرستانی.

 


نوشته شده در جمعه 91/3/12ساعت 4:26 عصر توسط siavash نظرات ( ) |


آرایشگر و خدا

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت،در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت،آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند وقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت:من باور نمیکنم که خدا وجود دارد.

مشتری پرسید: چرا باور نمیکنی؟ آرایشگر جواب داد:کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟شما به من بگوئید اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟بچه ها بی سرپرست می شدند؟اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد اینهمه درد و رنج وجود داشته باشد.

 مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.

 آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده، ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:می دونی چیه؟ به نظر من آرایشگر ها هم وجود ندارند.

 آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.

 مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگر ها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند هیچ کس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد!

 آرایشگر گفت:نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.


مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است،خدا وجود دارد،فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردنند برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد  


 


نوشته شده در جمعه 91/3/12ساعت 4:25 عصر توسط siavash نظرات ( ) |

سلام.فقط حرف دلمه.از کودکی که یاد دارم همیشه پدر یه آدم خشن بوده با خانوادش.انگار که ما را تحمیل کردنند بهش.یاد نمیدم یک بار بگه بچه جان خوبی .باما در کودکی بازی کنه ویا مارا پارک ویا جای ببره که دوست داشتیم.بامون رفیق نبود غمخار نبود.مشکل داشت بامادرم به تبع با ما.از کودکی خود فقط برنامه کودک و ترس کتک از پدر یادمه.الانم که دیگه هیچی .خدارا شکر رو پای خودمم.بگزریم.درود بر تمامی پدران .پدرانی که با بچه خود بزرگ شده اند.دوستو غمخارو مونسه بچه هاشونن.سایه همه پدران کم نشه. پدر جانم بازهم میگویم روزت مبارک.


نوشته شده در جمعه 91/3/12ساعت 3:7 صبح توسط siavash نظرات ( ) |

   1   2      >

 Design By : Pichak